جمعه ۱۴ آگوست ۲۰ , ۰۴:۴۱
من خیلی از آدما میترسم.
جمعه ۱۴ آگوست ۲۰ , ۰۱:۰۴
چون همه از ادمایی خوششون میاد که حالشون خوبه و کلی فعالیت های باحال می کنن هر روز. چون که وقتی کلی فعالیت باحال می کردم ولی حالم خوب نبود و هر روز گریه می کردم هم همه ازم خسته شدن. چون فقط ادمای حال بدی دوست داشتنین کع دارن بهتر میشن و یا خیلی بهتر از منن با وجود بد بودن و یا با وجود حال بد کلی فعالیت میکنن. هیچکس، هیچکس، هیجکس از یه افسرده که کل روز رو لیترالی هیچ کاری نمیکنه جز اینکه برای دستشویی از تختش بیرون بیاد رو، دوست نداره.
چون من همون ادم خالی و خاکستریم کع هیجی نداره و برای هیچکس جالب و جذاب نیست.
شاید اینطوری بفهمی چرا انقدر برام بیگ دیل بود.
چون تو خالی نیستی و حتی نمیتونی تصور کنی خالی بودن یعنی چی (یعنی خب امیدوارم که نباشی. امیدوارم خوشحال باشی و پر از هرچی که دوست داری).
شایدم نفهمی.
چون توی این جندسال متوجه شدم هیچکس نمیفهمه. حرفای همه تکراریه. همه رو شنیدم،همه رو حفظم. هیچکس نمیفهمه.
جمعه ۱۴ آگوست ۲۰ , ۰۱:۰۰
پر از حسادت و نفرتم و زودرنج و مسلمه که هیچکس نمیخواد باهام دوست شه.
هیچکس باهام حرف نیمزنه و خب توی تنهاییم میمیرم.
جمعه ۱۴ آگوست ۲۰ , ۰۰:۵۷
اینجا مینویسم اما نه اونطوری که دلم میخواست.
چقدر میترسم از همه چی.
چهارشنبه ۱۲ آگوست ۲۰ , ۲۰:۵۱
واقعا چقدر به دردنخور و ناتوانم
چهارشنبه ۱۲ آگوست ۲۰ , ۱۰:۲۴
وقتی خودکشی میکنم که هیچکس نفهمه.
سه شنبه ۱۱ آگوست ۲۰ , ۰۵:۱۱
من از ادمی که اصلا و ابدا حسادت نمی کرد تبدیل شدم به حسود ترین کسی که میتونید تو زندگیتون بشناسید.
يكشنبه ۹ آگوست ۲۰ , ۰۲:۵۶
یه سایت پیدا کردم که روش های خودکشی رو مقایسه کرده با امار موفقیت و زمان تا مرگ و درد احتمالی.
جمعه ۷ آگوست ۲۰ , ۱۹:۱۴
دلم می خواد بنویسم باز.
يكشنبه ۲۴ نوامبر ۱۹ , ۰۱:۰۷
دیگه وقتشه از اینجا برم.
با اینکه قرار بود هرچی به ذهنم میادو مثل کانال تلگرامم بنویسم. ولی بازم نمیشد. بازم یه سری چیزارو میبردم توی تلگرام درحال تلاش برای کانکتینگ مینوشتم.
هم من و هم بیان از دست من یه نفس راحتی میکشیم دیگه:))
غریبه هایی که از وبلاگ های بروز شده میان هم احتمالا دیگه به rolling eyes نمیرسن.